پرسش: آیا اسلام نظریه تکامل انواع داروین را می پذیرد ؟
پاسخ: آنچه از ظاهر آیات و روایات استفاده می شود این است که خلقت انسان مستقیما از خاک بوده است وهیچ ربطی به موجودات قبل از خود ندارد و از موجودات قبل از خود پدید نیامده است. در حالی که فرضیه داروین با اَشکال مختلفی که تقریر شده است مدعی است که همه موجودات زنده در یک روند تکاملی از موجودات قبل از خود منعشب شده اند. مثلا مدعی هستند که جدّ انسان و شانپانزه یک نوع حیوان بوده که در دو شرایط متفاوت به دو صورت تکامل یافته است.
فرضیه تکاملِ انواع ، به طور کلّی فاقد خصوصیّات یک نظریه تجربی است. چون یک نظریه علمی – تجربی باید دارای خاصیت آزمایش پذیری ، پیش بینی کنندگی و ابطال پذیری باشد. یعنی باید بتوان با ترتیب دادن آزمایش و تکرار آن به دفعات متعدد،صحّت نظریه را تأیید کرد در حالی که تمام شواهد نظریه تکامل انواع ، در گذشته است و قابل آزمایش نیست و ما هیچ گاه نمی توانیم پدیده ی تکامل را در طبیعت یا در آزمایشگاه مشاهده کنیم. آنچه در دست ماست تنها یک سری فسیل است که آن هم یقینا فسیل تمام موجودات گذشته نیست. در این نظریه از تشابه فسیلها به این نتیجه می رسند که پس این موجودات تکامل یافته از یکدیگرند. در حالی که این کافی برای اثبات یک نظریه نیست. و در واقع نوعی فرضیه سازی علمی تخیلی است.
یک نظریه علمی باید بتواند با فرمولهای خود اتفاقات بعدی را پیش بینی کند. مثلا بر اساس قانون گرانش عمومی نیوتن می توان پیش بینی کرد که در چه روزی کسوف رخ خواهد داد.
ولی با نظریه تکامل نمی توان پیش بینی کرد که در صدمیلیون سال بعد موجودات فعلی به چه صورتی درخواهند آمد. اگر فرضیه تکامل انواع یک قانون علمی بود باید می توانست چنین چیزی را پیش بینی کند.
همین طور یک نظریه علمی باید ابطال پذیر باشد یعنی باید بگوید که در چه شریطی ابطال می شود مثلا نظریه گرانش عمومی نیوتن می گوید که اگر ماده ای پیدا شود که جذب مواد دیگر نشود و عدم جذب آن نیز ناشی از یک نیروی مزاحم نباشد در آن صورت قانون جاذبه عمومی از عمومیت می افتد. یا نسبیت خاصّ انیشتین مدعی است که اگر ذره ای مادی یافت شود که بالاتر از سرعت نور حرکت کند در آن صورت نسبیّت خاص باطل می شود.
اما نظریه تکامل انواع با هر فرضی سازگار است ؛ و نمی گوید که در چه شرایطی ابطال می شود . مثلا زرّافه الآن گردن دراز است. نظریه تکامل مدّعی است که شرایط ویژه ای باعث گردن دراز شدن زرّافه شده است اگر گردن زرافه کوتاه بود باز نظریه تکامل می گفت که شرایط ویژه ای باعث کوتاهی گردن آن شده است ؛ لذا این نظریه نمی گوید که چرا موجودات چنین هستند که می بینیم بلکه می گوید چون موجودات چنین هستند پس در گذشته چنان بوده اند آن هم با حدس و گمان نه بر اساس مشاهده ی واقعی و تجربه. مثل این که بگوییم مستطیل در گذشته مثلث بوده است که در اثر تکامل مستطیل شده است؛چرا ؟ چون در آثار مصر قدیم دیده شده که دو مثلث کنار هم قرار گرفته اند به طوری که گویا یک مستطیل تشکیل می دهند که یک قطر آن را هم کشیده اند و بعدا این قطر را پاک کردند و مستطیل بدست آمد.
آیا به صرف اینکه مستطیل را می توان از ترکیب دو مثلث یا چهار مثلث بدست آورد، می توان حکم کرد که اول مثلث بوده است و بعدا مستطیل از مثلث درست شده است ؛ یا برعکس اوّل مستطیل بوده است و بعدا از تجزیه آن ، مثلث بدست آمده است . روشن است که هیچ کدام اینها درست نیست. این دو شکل از ابتدا مستقل از هم برای بشر شناخته شده بودند. در طبیعت نیز برخی اجسام چهارگوش هستند و برخی سه گوش و ... .
اما بحث اینکه آدم(ع) ابتدا در بهشت خلق شده است، بحثی صرفا کلامی است که به طور مستقیم ربطی به بحث تکامل انواع داروین ندارد. در باب خلقت آدم (ع) چند نظر وجود دارد برخی گفته اند که وی در بهشت برزخی خلق شده است و عده ای گفته اند که وی در یکی از باغهای عالم ماده خلق شده است و مراد از جنّت باغ است نه بهشت – حال یا در باغی از باغهای زمین یا در باغی از باغهای سیارات دیگر - . عده ای نیز معتقدند که حضرت آدم (ع) در زمین خلق شده است ولی از ابتدای خلقت چشم برزخی داشته است و عالم ماده و عالم برزخ را یکپارچه می دیده است لذا از نعمتهای بهشت برزخی استفاده می کرده است ؛ و آنگاه که از درخت ممنوعه خورد چشم برزخی او بسته شد و از نعمتهای برزخی محروم شد .اگر کسی مدّعی شود که حضرت آدم (ع) ابتدا در عالم برزخ ( بهشت برزخی ) خلق شده است و سپس به زمین آمده است تعارض عقیده او با فرضیه داروین صدر صد خواهد بود . ولی طبق دیدگاههای دیگر تعارض صد در صد نیست .یعنی اگر فرضیه داروین اثبات شود باز با این دو دیدگاه قابل جمع خواهد ؛ البته آنها که بهشت آدم را باغی از باغهای دیگر سیارات می دانند در آن صورت دچار مشکل خواهند شد .
جهت مطالعه بیشتر به کتاب « کلام جدید » تألیف عبدالحسین خسروپناه ، صفحه 385الی 440 مراجعه فرمایید.