سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] به سخنى که از دهان کسى برآید ، گمان بد بردنت نشاید ، چند که توانى آن را به نیک برگردانى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
آخرت ، آفات عقل و استدلال ، اختیار ، اختیاری ، اراده ی فعلی ، ارزش ادراکات بشر ، ارزش عقل ، ازلی ، اسرافیل ، اسماء ، اماره ، امامت در قرآن، لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ، هَارُونَ مِنْ مُو ، اینشتین ، براهین اثبات وجود خدا ، برزخ ، پیشین ، توحید و شرک ، جبر ، جبر و اختیار ، جبرئیل ، جبروت ، جبری ، حادث ، حافظه ، حدوث ، حدیث معرفة امیرالمومنین بالنّورانیّة ، حرکت ، حسبنا کتاب الله ، خدا کیست ، خشونت عمر ، خیام ، داروینیسم یا ترانسفورمیسم ، دلائل عصمت عقل ، زمان ، زیگموند فروید ، سقیفه ، شهود ، صور خیالی ، عارف ، عالم ، عالم برزخ ، عالم ذر ، عالم الست، ملکوت ، جبروت ، عرش ، عصمت عقل ، عقل ، عقول ، علم ، علم پیشین خدا ، علم دینی و علم سکولار ، علم مقدّس ، غیرمادّی ، فرضیه داروین ، فیلم راز ، فیّاض ازلی و ابدی ، قانون جذب ، قبله ، قدسیه ، قدیم ، قرب و بعد نسبت به خدا ، کرسی ، کشورگشایی عمر بن خطاب ، لوامه ، ماهیت ، متخیّله ، مثال ، مجرّد ، مطمئنه ، معراج ، ملاصدرای شیرازی ، ملکوت ، مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَف رَبّه ، ناسوت ، ناطقه ، نفس ، هایزنبرگ ، هندسه اقلیدسی ، هندسه نااقلیدسی ، واجب الوجود ، کشورگشایی عمر بن خطاب، سقیفه، خشونت عمر، حسبنا کتاب الله ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :67
بازدید دیروز :57
کل بازدید :451347
تعداد کل یاداشته ها : 52
103/2/6
3:28 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
عبد الاحد[573]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
1- تشکیک وجود[1] 2- هندو به طعنه گفت که یاران خدا دو تاست ...[1] 3- آیا مقدار ماده جهان بی نهایت است ؟[1] 4- جبر فلسفی چیست ؟[1] 5- آیا این اعتقاد که رخ دادن هر فعلی حکمتی دارد صحیح است؟[1] 6- چرا روح القدس برای مریم (ع( به صورت مرد ظاهرشد؟[1] 7- رابطه عقل و روح چگونه است؟[1] 8- چرا انسان برتر از فرشته است؟[1] 9- آیا اسلام نظریه تکامل انواع داروین را می پذیرد ؟[1] 10- چرا وجود دو خدا محال است[1] 11- آیا همه موجودات جهان با شعورند ؟ آیا همه موجودات جهان نفس دا[1] 12- چرا حضرت رقیه را باید احترام کرد؟[1] 13- بدن در طول نفس و مرتبه نازله نفس است[1] 14- آیا منبع دین تحریف شده اند؟[1] 15- حرکت جوهری ملا صدرا را با زبانی ساده توضیح دهید[1] 16- معراج جسمانی پیامبر - غیر جسمانی بودن خدا (1 و 2)[2] 17- نظریه تکامل داروین فرضیه ای باطل[1] 18- نقد نظریه بسط تجربه نبوی دکتر سروش(1 و 2 )[2] 19- احضار روح[1] 20- آیا دین فطری است؟[1] 21- عالم امر چیست؟[1] 22- آیا تاسیس زیارتگاه بر سر قبور اولیاء و زیارت آنها شرک است؟[1] 23- دین ایران باستان[1] 24- هفت آسمان[1] 25- خدا چرا انسان و جهان را آفرید؟[2] 26- تصویری از جهان بی نهایت[1] 27- عاقبت انسان در عالم آخرت چه می شود ؟ و سعادت چیست؟[1] 28- خدا کیست؟![1] 29- خدا الآن چه می کند؟![1] فروردین 1387[1] مهر 1387[2] آذر 1387[1] دی 87[2] بهمن 87[2] اسفند 87[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
و رها می شوم آخر...؟!! صبح مشتاقان نهان خانه ی دل آل یس دریـــچـــه کــــــلام نــــــو رنگارنگه سلام شهدا ایحسب الانسان ان یترک سدی خدا یه کاری کن ... بچه های باخرز تبادل لینک وافزایش بازدید مقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاری ابوالفضل فتحیان دستگردی گروه فرهنگی شهید همت(بسیج دبیرستان مالک اشتر 1) شما هم در وبلاگ گروهی با ما همکاری کنید حب الحسین اجننی پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h جمهوریت:اخبار داغ ، مقاله ، مصاحبه ، عکس ، کاریکاتور و طنز سیاسی نان ، عشق ، موتور هزار راهنما شمیم انا مجنون الحسین مذهبی - سیاسی - فرهنگی السلام علیک یا امام الرئوف اباصالحی یا زهرا مدد اختلالات روانی اضطراب خشم افسردگی... دیــار عـاشقـان صعصعه مشاوره و مقالات روانشناسی آفاق طلبه آ نلاین دانشمند مسیح اندیمشک موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین AMIR قدرت شیطان چگونه خدمتگذار خوبی باشیم علم نوین کجایند مردان بی ادعا؟ یادداشت های یه آسمونی صور اسرافیل راز و نیاز با خدا عاشقان میگویند خلوت تنهایی انتظار محفل قران جعفریه به سوی حقیقت «سلام محب بر محبان حسین ع » جاده خدا یعسوب یوسف گم گشته مجله اینترنتی نوآوری و شکوفایی ابوالفضل فتحیان دستگردی مزار بی نشان سخنان مهجور حضرت روح الله حــــــــکــــمـــــــت آ بـــــــــــاد دو کلمه حرف حساب معارف اسلامی

پرسش:

آیا با وجود خداوند و آیه ای که می فرماید من از رگ گردن به شما نزدیکترم دیگر نیازی به واسطه ها است؟

 پاسخ

بلی خدا به ما نزدیک است امّا ما به خدا چطور؟ آیا ما هم به خدا نزدیک هستیم؟ اگر نزدیک هستید، پس وحی دریافت کنید ببینیم چگونه دریافت می کنید؟! اگر نزدیک هستید به خدایی که عین علم است، پس خبر از غیب دهید تا گواه ادّعایتان باشد. اگر نزدیک هستید به خدایی که عین قدرت است، پس معجزه نشان دهید تا باور کنیم که نزدیک هستید.

مشکل از آن طرف نیست؛ بلکه از این طرف است. خدا به همه نزدیک است؛ امّا همه به خدا نزدیک نیستند. شما که آیه ی «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ » را دیده اید آیه ی « وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُون؛ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُون‏» را ببینید. یا این آیات را « أَلا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ ـــ آگاه باشید که قوم ثمود، پروردگارشان را انکار کردند! دور باد قوم ثمود » ؛ « أَلا إِنَّ عاداً کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُود ــــ آگاه باشید که قوم عاد نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند! دور باد عاد، قوم هود».

خدا به ما نزدیک است؛ و بر ما احاطه ی وجودی دارد؛ امّا روشن است که ما از او دوریم؛ لکن نه از حیث مکانی، چون او مکان ندارد؛ بلکه از حیث رتبه ی وجودی. وجود شدید، با تمام مراتب پایین وجود هست و بر همه ی مراتب مادون خود احاطه ی وجودی دارد؛ امّا مرتبه ی پایین وجود، به مرتبه ی فوق خود احاطه ی وجودی ندارد. از باب تمثیل عرض می شود: نور هزار واتی، یقیناً نور نهصد واتی و هشتصد واتی و ... صد واتی را داراست؛ بی آنکه مرکّب از آنها باشد؛ امّا نور صد واتی و دویست واتی و سیصد واتی و ... هشتصد و واتی و نهصد واتی، نور هزار واتی را در خود ندارند. نور هزار وات، بر تمام نورهای مادون خودش احاطه ی نوری دارد امّا انوار ضعیفتر بر نور هزار واتی احاطه ی نوری ندارند. نور هزار وات، بر نور پانصد وات همان اندازه احاطه دارد که بر نور صد وات احاطه دارد؛ امّا نور صد وات، از نور هزار وات دورتر است تا نور پانصد وات. نور پانصد وات، اگر دو برابر شدّت یابد به نور هزار وات می رسد؛ امّا نور صد وات باید ده برابر شدّت یابد تا به نور هزار وات برسد.

مراتب وجود نیز این گونه اند. خدا به تمام مراتب وجود به یک میزان احاطه دارد؛ امّا مراتب وجود با خدا، به یک میزان نزدیکی ندارند؛ بلکه مراتب شدیدتر وجود، به خدا نزدیکترند و مراتب ضعیف وجود از خدا دورترند. لذا عالم آخرت به خدا نزدیکتر از عالم برزخ است؛ و عالم برزخ به خدا نزدیکتر از دنیاست.

طبق این مبنا، اوّل مخلوق خدا، که نور رسول الله(ص) مقرّبترین رتبه ی نور است به نور مطلق که نور السموات و الارض است. پس از او نور علی(ع) است که از نور رسول الله(ص) انشعاب یافته است. بعد از نور علوی، نور فاطمی و بعد از نور حسنی و بعد از او نور حسینی است. بعد از آن انوار سایر اهل بیت(ع) و بعد از ایشان نور انبیاء به ترتیب مقاماتشان؛ و بعد از آنها نور سایر مردم به ترتیب مقاماتشان که خدا عالم است به ترتیب آنها. لذا از طرف پایین به بالا چاره ای جز اخذ وسیله نیست؛ چون تا مرتبه ی قبل از خود نزدیک نشوی محال است به مافوق آن بتوانی نزدیک شوی. از سوی خدا نیز محال است فیضی به مرتبه ی ضعیف برسد قبل از آنکه کاملتر آن فیض به مرتبه ی قوی برسد. لذا خدای تعالی ما را ملزم نمود که برای ارتباط با او و برای تقرّب به او، دنبال وسیله و اسباب باشیم. فرمود: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی‏ سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏ ــــــ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! تقوای الهی پیشه سازید! و وسیله‏اى براى تقرب به او بجویید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!» (المائدة:35). امّا دقّت شود که وسیله را هم او باید تعیین نماید؛ نه توهّمات ما. چون او می داند که چه کسانی در رتبه ی برتری هستند در نظام خلقت. لذا در عین اثبات اصل توسّل به وسائط فیض، در انتقاد از آنها که سر خود و از روی توهّماتشان برای خود وسیله تراشیده اند فرمود: « أُولئِکَ الَّذینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلى‏ رَبِّهِمُ الْوَسیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کانَ مَحْذُوراً ــــــ کسانى را که آنان (بت پرستان) مى‏خوانند، خودشان وسیله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جویند، وسیله‏اى هر چه نزدیکتر؛ و به رحمت او امیدوارند؛ و از عذاب او مى‏ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است» (الإسراء:57)

در این آیه وسیله بودن بتها را ردّ نموده و می فرماید که خود آن سنگها و چوبها، برای تقرّب به خدا، دنبال وسیله هستند؛ وسیله ای هر چه نزدیکتر به خدا. لذا می بینیم که ستون حنّانه از دوری رسول خدا(ص) ناله می نمود؛ و سنگ بر آن حضرت سلام می کرد؛ و درخت گوش به فرمانش می داد؛ و ماه اطاعتش می نمود؛ و خورشید گردن به فرمانش می گذاشت.

خلاصه آنکه:

1ـ شیخ اجلّ سعدی چه نیکو فرموده است که:

« دوست نزدیکتر از من به من است

وین عجب بین که من از وی دورم

چه کنم با که توان گفت که دوست

در کنار من و من مهجورم ».

2ـ اگر کسی مدّعی است که بدون واسطه باید از خدا بگیرد و بدون واسطه باید به خدا برسد، پس باید تمام انبیاء و کتب آسمانی را منکر شود. چون همگی واسطه ی وحی هستند. و باید نان نخورد و دارو مصرف ننماید و کتاب نخواند و معلّم نبیند و آب نخورد و ...؛ چون سیری از خداست و نان و آب واسطه اند؛ درمان از خداست و پزشک و دارو واسطه اند؛ علم از خداست و کتاب و معلّم واسطه اند. رتبه ی وجودی نان و آب از رتبه ی وجودی سیری بالاتر است؛ لذا واسطه اند برای آن. رتبه ی وجودی علم طبّ و شفاگری دارو برتر از رتبه ی وجودی بدن بیمار است؛ لذا واسطه می شوند تا بدن بیمار به رتبه ی بدن سالم ترقّی کند. رتبه ی علم که کلمات کتاب و سخن معلّم، معدّ اثر گذاری آنند، برتر از رتبه ی انسان جاهل است؛ لذا او را بالا می کشد.

 


90/4/3::: 8:15 ع
نظر()